آخرین نیوز : مهدی سلطانی (زاده ۱۳۵۰ – شیراز) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و همچنین کارگردان تئاتر میباشد. لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای زیبا (دانشگاه تهران) – فوق لیسانس کارگردانی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر در سال ۱۳۷۸- دکترای تئاتر از دانشگاه آوینیون فرانسه- وی هم اکنون عضو هیثت علمی و استادیار دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران است
*نقش پدری که عاشق دخترش است و در عین حال خودش مشکلاتی دارد و به نظر مقصر میرسد در همین حد شبیه نقش جمیل در «دیوار» است.درابتدا نترسیدید که آن کاراکتر تکرار شود؟
میلیونها پدر هستند که عاشق دخترشان هستند و مشکلاتی هم دارند. اما هیچکدامشان کاملا شبیه هم نیستند. ممکن است با داشتن عناصر مشترک ، شباهت هایی با هم داشته باشند اما عناصر غیر مشترکشان موجب تفاوت هایشان می شود. فرزندان یک خانواده با اینکه از یک پدر و مادر هستند و در یک خانه بزرگ شده اند اما هر کدام اخلاق و منش متفاوتی دارند. من سعی می کنم جهان را با چشمان کاراکتری که بازی می کنم ببینم و از آنجا که هر کاراکتری جهان را از زاویه خود می بیند پس کنش و واکنش هایش نسبت به واقعیات پیرامونش متفاوت است.
از همین رو “اردلان”مادرانه با “جمیل” دیوار و ” پهلوان بهزاد” در مسیر زاینده رود فرق می کند هر چند به ناگزیر ویژگی های مشترکی هم دارند چون به هر حال هر سه از جنس انسانند. بنابراین، اگر بازیگری بپذیرد که هر انسانی منحصر به فرد است نباید هراسی از تکرار شدن داشته باشد.
*به خاطر ویژگیهای ظاهریتان خصوصاً صدایتان نقشهای آدم های محکم و مستبد به شما خوب مینشیند در تئاتر و تلویزیون هم از این دستنقشها از شما زیاد دیدیم. این برای شما در ادامه کلیشه ایجاد نمی کند؟
تا الان که اینگونه نبوده است. بازیگران بزرگی داشتیم و داریم که قابلیت های صدایی و فیزیکی خاصی دارند. داشتن این قابلیت ها همواره به عنوان یک امتیاز برایشان در نظر گرفته شده و آنها با استفاده از این ویژگی ها توانسته اند آثار ماندگاری از خود به جا بگذارند. بزرگانی مثل فردین، وثوقی، ملک مطیعی، شکیبایی، پرستویی، انتظامی، تسلیمی و … در هر صورت، فیلمسازان بر اساس نیازی که دارند به سراغ هنرپیشگانی می روند که بیشترین ویژگی را چه به لحاظ توانایی بدنی و تکنیکال و چه به لحاظ شباهت فیزیکی، با نقش داشته باشند. این می تواند برای بازیگر هم خوب باشد و هم بد. خوب از این جهت که بازیگر نیازی به صرف انرژی مضاعف برای نزدیک شدن به نقش، لا اقل از جنبه فیزیکی ندارد. و می تواند بد باشد چون ممکن است بازیگر را به ورطه تکرار بیاندازد، تکراری که دیگر برای مخاطب جذابیتی ندارد. اما بازیگر به معنای واقعی کلمه، آموخته است که چگونه عمل کند که به ورطه تکرارهای کسل کننده نیفتد. این آموزه ها همان تدبیر، درک و دانش بازیگری است.
*نقش اردلان تمجید چقدر شبیه شماست حتی در جزییات به ظاهر بیاهمیت. شده که با خودتان بگویید این رفتار او شبیه خودم است.
شاید در ظاهر امر اردلان تمجید شباهت زیادی به من نداشته باشد، ولی به اعتقاد من همه انسانها به نوعی به هم شبیهند زیرا عناصری وجود دارند که بدون استثنا در تمام انسانها مشترکند. فرق نمی کند که از چه رنگ و یا نژادی باشیم. این عناصر و یا ویژگی ها از اجزای طبیعت بشرند. تنها مقدار و میزانش در انسانها متغیر و متفاوت است. مثلا همه ما حسادت، جاه طلبی، غرور، خودخواهی، مهربانی، خشونت، وسواس، غیرت و… داریم. تنها مقدارش در ما متفاوت است. کسی که زیاد غرور دارد متکبر می شود. کسی که به جای ۲۰ در صد حسادت ۷۰ در صد از این عنصر برخوردار باشد او را به عنوان انسانی حسود می شناسیم. و کسی که به جای ۵۰ درصد وسواس تمیزی، تنها شامل ۱۰ در صد باشد او را شلخته یا کثیف می نامیم. در واقع، هنرپیشه، به وسیله تخیل و تجسم، آنچه که درون خود دارد را کم و زیاد می کند. از این رو، او دیگر خود واقعیش نیست و به ظاهر شخص دیگری شده است زیرا با کم و زیاد کردن خصیصه هایش، طبع و در نتیجه کاراکترش را تغییر داده است. بنابراین، می توان چنین گفت که هر کسی بر خلاف انگیزه های طبیعی خود عمل کند و ویژگی های طبیعی خود را بیشتر و یا کمتر بروز دهد دیگر خودش نیست، هنرپیشه ایست مشغول بازی. با این تفاسیر ما آدمها در زندگی روزانه چه مقدار خودمانیم و کجاها بازی می کنیم؟
*کدام عامل در نوشته سعید نعمت الله بیشتر از همه شما را ترغیب کرد که این نقش را بپذیرید.
چالش ها، تناقضات و پیچیدگی هایی که در کاراکتر اردلان تمجید وجود داشت.
*از گریم و طراحی لباستان راضی هستید ؟پوشش رسمی شما در اغلب سکانسها(کت وشلوار) برای شما سخت نبود و معذبتان نمیکرد؟
از گریم راضیم. در رابطه با لباس هم به نظر من طرح و تنوع لباس می توانست بهتر باشد که بنا به دلایلی نشد. به هر حال پوشیدن کت و شلوار در فصل گرم تابستان طاقت فرساست.
*شما که خودتان تدریس می کنید چقدر در طول کار با اشکالات جوان های سریال کنار آمدید یا مانند یک معلم اشتباهاتشان را به آنها یادآوری کردید؟ می خواهم بدانم که آن بعد آموزشی چقدر به بازیگران روبروی شما کمک می کند؟
اگه کمکی از دستم بر بیاد بدون هیچ دریغی انجام می دهم. گاهی پیش می آد که از من خواسته می شه تا نظرم رو بگم و من صادقانه این کار رو می کنم. گاهی هم پیشنهادی دارم که اگر احساس کنم سازنده است اون رو ارائه می دم. سوای اون، خودم هم همواره طالب پیشنهادهای خوب هستم.
*داستان آن موبایلی که برعکس گرفتید و سوژه خیلی از سایتها و روزنامهها شد چه بود آقای سلطانی؟ این راکورد از شما که معمولاً بدون خطا کار را به سرانجام میرسانید بعید بود.
معمولا چک کردن این رویدادها به عهده منشی صحنه و عوامل پشت مانیتور است. هر چند به اعتقاد من این مساله چندان حائز اهمیت نیست. انسان گاهی در شرایط عصبی و سخت دست به کارهایی می زند که به نظر غیر معمول می آد. مثلا گاهی افراد سیگاری سیگار را وارونه روشن می کنند، داخل اسانسور هستیم و دگمه همان طبقه را فشار می دهیم . جورابهای لنگه به لنگه می پوشیم، حتی تلفن را وارونه می گیریم. وقتی که در شرایط آرام و نرمالی نیستیم از این دست اتفاقات بیشتر می افتد. این اتفاق را اگر بخواهیم توجیه کنیم می توانیم به حساب عجله و عصبانیت و تمرکز نداشتن اردلان بگذاریم. از طرف دیگر، گوشی را اگر وارونه هم بگیریم بالاخره صدایش قابل شنیدن هست هر چند ضعیف.
باتوجه به اینکه در «مادرانه» شما قصد ترک دادن اعتیاد دخترتان را دارید دوست دارم بدانم که در واقعیت این مسئله برای شما پیش آمده که کسی در در اطرافیان یا دوستان و نزدیکانتان باشد که بخواهید او را ترک بدهید یا در درمانش به او کمک کنید؟
نه خوشبختانه تا اکنون پیش نیامده و امیدوارم که هیچوقت هم پیش نیاید.
مصاحبه از دنیا خمامی
مهدی سلطانی در دوران کودکی
نظرات شما عزیزان: